در این مقاله به تعریف عادت و دو انگیزه اشاعره از طرح نظریه عادت الله و جایگاه عادت در نظام فکری غزالی بعنوان یکی از متفکران بزرگ اشعری اشاره شده است و بیان شده است که مقصود غزالی از عادت همان تجربه یا استقراء ناقص است و سپس توضیح داده شد که اشاعره حوزه کارکرد این نظریه را منحصر به روابط میان اشیا مادی نمیدانند، بلکه آن را در روابط میان افکار بشری هم قابل تسرّی میشمرند و در دنباله به دیدگاه برخی از متکلمان بزرگ اشعری مثل باقلانی، آمدی علاءالدین طوسی، عضدالدین ایجی درباره نظریه عادت الله بیان شده و سپس به جمع بندی آرای آنها اشاره شده است و در پایان مقاله نقد نظریه عادت الله از سوی شیخ طوسی آمده است.
