ﭼﻜﻴﺪه
ﻳﻜﻲ از ﻣﺴﺎﺋﻞ ﭼﺎﻟﺶ و در ﻋﻴﻦ ﺣﺎل ﻛﻠﻴﺪی در ﻃﻮل ﺗﺎرﻳﺦ ﺗﻔﻜﺮ اﺳﻼﻣﻲ، ﻣﺴـﺌﻠﺔ اﺳـﺖ ﻛـﻪ از ﺟﻬـﺎت «اﻳﻤـﺎن » ﺑﺮاﻧﮕﻴﺰ ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪان ﺑﻮده اﺳﺖ .ﻣﻼﺻﺪرا ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺣﻜﻴﻤﻲ ﻣﺘﺄﻟﻪ و ﺷﻴﻌﻪ، اﻳﻤﺎن را از ﻣﺎده أﻣﻦ ﻣﻲ داﻧﺪ؛ ﮔﻮﻳﻲ ﺷﺨﺺ ﻣﺆﻣﻦ ﺑﺎ اﻳﻤﺎن، از ﺗﻜﺬﻳﺐ و ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺣﻖ، اﻳﻤﻦ ﻣﻲ ﭼﻨﺪ اﻳﺸﺎن، اﻳﻤـﺎن را ﺑـﺎ ﻣﻔـﺎﻫﻴﻢ ﻣﺨﺘﻠﻔـﻲ ﭼـﻮن ﺷﻮد؛ ﻫﺮ ﺗﺼﺪﻳﻖ، ﺣﻜﻤﺖ، ﻧﻮر، ﺗﻮﺣﻴﺪ و ﻋﻘﻞ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻣﻲ .اﺳـﺖ «اﻳﻤـﺎن » ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ« ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻳﻦ ﻋﻨﺼـﺮ در » ﻛﻨﺪ، در دﻳﺪﮔﺎه او ﺻﺪرا اﻳﻤﺎن ﺗﻘﻠﻴﺪی و ﻛﺸﻔﻲ را از اﻗﺴﺎم اﻳﻤﺎن داﻧﺴﺘﻪ اﺳﺖ و »ﻋﻤﻞ« را ﺧﺎرج از ﺣﻮزه ﻣﻔﻬﻮﻣﻲ اﻳﻤﺎن ﻗﺮار ﻣﻲ دﻫﺪ. او اﻳﻤﺎن را ﻫﻤﭽﻮن ﻋﻠﻢ، اﻣﺮی وﺟﻮدی ﻣﻲ ﺮ آن ﺳﺮﻳﺎن دارد، ﻟﺬا اﻣﺮی ﻣﺸﻜﻚ، ﺑﺎ ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﻛﻤـﺎل و داﻧﺪ ﻛﻪ اﺣﻜﺎم وﺟﻮد ﺑ ﻧﻘﺺ و ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮاﺗﺐ آن اﻳﻤﺎن ﺗﻘﻠﻴﺪی ﺑﺪون ﺑﺮﻫﺎن و ﺑﺎﻻﺗﺮﻳﻦ ﻣﺮﺗﺒﻪ اش، ﺣـﻖ اﻟﻴﻘـﻴﻦ اﺳـﺖ ﻛـﻪ از ﻣﺮاﺗـﺐ ﻋﺮﻓـﺎﻧﻲ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﻲ ﺷﻮد. ر ﭼﻬﺎر ﺷﺎﺧﺼـﺔ ﻧﻘـﺶ ﻛﻠﻴـﺪی ﻣﻌﺮﻓـﺖ؛ ﻋﻠـﻢ اﻣـﺮی اﻳﺸﺎن ﺗﻮاﻧﺴﺘﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس ﻣﺒﺎﻧﻲ ﺣﻜﻤﺖ ﻣﺘﻌﺎﻟﻴﻪ د وﺟﻮدی؛ راﺑﻄﺔ ﻣﻴﺎن اﻳﻤﺎن و ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ و ﻣﺮاﺗﺐ اﻳﻤﺎن، ﺑﻪ ﺷﺎﻳﺴﺘﮕﻲ در ﺑﻌﺪ ﻧﻈﺮی از ﻣﺒﺎﺣﺚ دﻳﻨﻲ، ﺑﻬﺮه ﺑﺒـﺮد و ﺗﺒﻴـﻴﻦ ﻧﻮﻳﻨﻲ از اﻳﻤﺎن اراﺋﻪ ﻛﻨﺪ؛ ﻫﺮﭼﻨﺪ اﻳﻦ ﻧﻘﺪ ﻧﻴﺰ )ﻛﻪ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﺎﻳﺴﺘﻪ ای در ﺑﺤﺚ ﻧﻈﺮی، ﺑﻪ ﻋﻨﺼﺮ ﻣﻮدت و ﻣﺤﺒﺖ ﻧﺪارد( اﻣﻜﺎن ﻃﺮح دارد .
واژﮔﺎن ﻛﻠ ﻴﺪی
اﻳﻤﺎن، اﻳﻤﺎن ﺗﻘﻠﻴﺪی، اﻳﻤﺎن ﺷﻬﻮد ی، ﻋﻠﻢ، ﻣﻌﺮﻓﺖ.