در ارتباط میان مربّی و متربّی، استفاده بهینه از مهارتهای ارتباطی از اهمیت زایدالوصفی برخوردار است. ارتباطات، منجر به مبادلهی اطلاعات، شامل حقایق، مفروضهها، رفتارها، نگرشها و احساسات، بین دو یا چند نفر میشود. با بررسی عوامل کارآمدی سازمانهای موفق، میتوان پی برد که تا چه حد، این توفیق مدیون «ارتباطات» است.
در این بین دانشگاه، به عنوان یک سازمان یاد گیرنده و سنگ زیر بنای توسعه در زمینههای مختلف، ملزم به شناخت و اجرای بهترین نمونه از ارتباط دو رکن اصلی تعلیم و تربیت، یعنی مربّی و متربّی است تا سیستمی کارآمد در زمینهی تحقق اهداف آموزش عالی ارائه دهد. در این نوشتار، اصول مطرح شده در ارتباط دو خلق برگزیدهی پروردگار، در مقام استاد و شاگرد، یعنی خضر(ع) و موسی(ع) براساس نگرش قرآنی مورد کندوکاو قرار گرفته است. براساس این داستان قرآنی، وظایف مربّی و متربّی را میتوان چنین بیان کرد:
الف- وظایف مشترک: داشتن انگیزهی الهی و خلوص نیت- رعایت تواضع و احترام متقابل
ب- وظایف مربّی: از آن جا که دریافت رحمت و علم الهی در سایهی عبودیت قابل اکتساب است، بدین جهت مربّی باید ردای عبودیت بر تن نماید و بدین پوشش مفتخر باشد. – با توجه به ارتباط صبر و آگاهی، استاد باید در تمام مراحل تعلیم صبور باشد- تغافل از خطاها و ستر عیوب در عین قاطعیّت- ایجاد فضای مناسب جهت بهینه سازی تعلیم (استفاده از زمان و مکان)- و لزوم رعایت اولویتها و نظم در تعلیم
ج- وظایف متربّی: داشتن انگیزه که گام اول در مسیر تعلم است- یافتن استاد و مربی شایسته- و از آنجا که صعود به قلل رفیع عبودیت، مستلزم تحمل زحمات جانکاه و جدّ و جهدهای مستمر است، لذا باید متربّی لحظهای از تلاش و پشتکار غافل نشود.
کلید واژهها: ارتباطات انسانی، مهارتهای ارتباط، خضر(ع)، موسی(ع)، متربّی