در حکمت متعالیه، «معاد» در کنار «مبدأ» ارکان دین را تشکیل می دهند و خیمه شریعت را برپا می سازند. صدرالمتألهین با طرح نظریه تجرد خیال، میان دیدگاه فلسفی خویش و گزاره های وحیانی که بر لذت و آلام جسمانی در عالم اخروی دلالت دارند، پیوندی وثیق برقرار نمود. قوه خیال مهم ترین قوّه نفسانی است که به علت تجرد، با مرگ صیامی مضمحل نمی شود؛ بلکه همراه نفس در عالم عقبی محشور خواهد شد. این قوه با استکمال جوهری نفس، این توانایی را دارد تا در قیامت به «خلق و ایجاد» صُور مختلف بپردازد. این صور نه تنها عقلی محض نیست، حتی مثالی نیز محسوب نمی شود و دقیقا همان صورتی است که نفوس در عالم دنیوی با حواس ظاهری خویش آن را معاینه نموده اند. صوری مانند حور، قصور، سلسبیل، زنجبیل، عقارب، حیات و آتش اخروی به وسیله قوه خیال و بدون استعانت از هیولای مادی، به ظهور می رسند. نفس نیز به وسیله بدن و جسم اخروی آنها را به وسیله حواس اخروی مشاهده می نماید.
